یکشنبه 8 آبان 1390
نحوه مداخله دولت
بسیاری از اعطا كنندگان كمك به كشورهای در حال توسعه، بیشتر از آنچه كه بانك جهانی و صندوق بینالمللی پول مد نظر دارند، دخالت دولت را ترجیح میدهند. آژانس توسعه سوئد SIDA، در واكنش به گزارش 1997 بانك جهانی، تأسف خود را از این نظر كه گزارش، موضوع نقش دولت را در ارتباط با مشروعیت دادن و بهبود عدالت اجتماعی و اقتصادی و برابری نادیده گرفته است، ابراز داشته است. 1
بخشی از مشكلات از تداخل اهداف با ابزارها ناشی میشود. برای مثال خصوصی سازی یا آزاد كردن حساب سرمایه را به خودی خود نمیتوان موفقيتبه حساب آورد بلكه اینها وسیلهای هستند برای رسیدن به اهداف اساسیتر، حتی ایجاد بازارها را نیز باید وسیلهای برای رسیدن به اهداف كلیتر دانست و صرف ایجاد اقتصاد بازار اهمیتی ندارد بلكه بهبود سطح زندگی و ایجاد مبانی توسعه پایدار، مردم سالار و عادلانه مهم است. 2
برای اینكه بازارها خوب كار كنند، باید رقابت و مالكیت خصوصی در كنار هم باشند. دادن شركتهای دولتی به افراد خصوصی همیشه نتیجه مثبتی به بار نخواهد آورد به ویژه اگر به نوعی، اهدا كردن داراییهای دولتی به دوستان و اقوام باشد كه كار بسیار سادهای است و در صورتی كه سیاستمداران مجری خصوصیسازی رشوه هم دریافت نمایند، انگیزههای انجام چنین كاری بسیار قوی هستند. در واقع خصوصی سازی از طریقی نامشروع و بدون زیرساختهای نهادی لازم، عملاً چشمانداز بلند مدت اقتصاد بازار را تیره و تار خواهد كرد. 3
در این صورت گروههای الیگارشی كه شركتهای دولتی را تصاحب نمودهاند، چون میدانند كه از راه نامشروع به ثروت دست یافتهاند، نگران آن هستند كه انتخابات مردمی نهایتاً منجر به مصادره اموال آنها شود، لذا از ثروت خود برای نفوذ سیاسی درجهت ممانعت از چنین امری استفاده میكنند و از سوی دیگر بخشی از ثروت خود را از كشور خارج مینمایند و به جای اینكه برای تجدید ساختار انگیزهای فراهم نمایند، نقب زنی به خارج از بنگاه و خروج مخفیانه داراییها را تشویق مینمایند.
رسیدن به اقتصاد بازار خصوصی و رقابتی دست آوردی بزرگ است اما نیاز به چهارچوب نهادی دارد. یعنی مجموعهای از قوانین و مقررات معتبر كه اجرای آنها تضمین شده باشد. خصوصی سازیهایی كه حساسیت سیاسی آنها بیشتر است باید زمانی به عمل آید كه زیرساختهای نهادی لازم فراهم شده باشد و در عین حال میتوان بنگاههای كوچك و متوسط را كه حول محور ذی نفعان اداره میشود و امكان سوء استفاده در آنها كمتر است و نیاز به ساختارهای تنظیمی سادهتری دارند را به سرعت خصوصی كرد. ممكن است آزادسازی تجاری باعث ایجاد رقابت شود اما این امر بطور خودكار انجام نمیشود اگر آزادسازی تجاری در اقتصادی رخ دهد كه وارد كننده انحصاری داشته باشد، افزونهها فقط از دولت به وارد كننده انحصار طلب انتقال مییابد از این رو آزادی سازی تجاری برای ایجاد اقتصاد رقابتی و خلاق نه كافی و نه لازم است.
"در بخش اعظم قرن بیستم مردم از دولت انتظار داشتهاند كه بیشتر خرج و مداخله كند، در نتیجه این مطالبات، سهم مصارف دولت از تولید ناخالص داخلی افزایش یافته است. و از آنجا كه بازارها در بهترین شرایط نیز همیشه نتایج كارآمد به بار نمیآورند، دولت باید به عنوان مكمل بازار عمل نماید و فعالیتهایی را در دست بگیرد كه باعث بهبود عملكرد بازار و تصحیح نارساییهای آن شود."4 تجربه نشان میدهد كه اگر بازارها به حال خود رها شوند در تأمین سرمایه انسانی و فنآوری قصور میورزند. بنابراین، سیاستگذاری در جهت تسهیل فنآوری یكی از كلیدهای توسعه است. بازارها همیشه منابع را به خوبی تخصیص نمیدهند برای مثال در حالی كه بازده آموزش ابتدایی در منطقه زیر صحرای آفریقا 24% است ولی عملاً این سرمایهگذاری در این جهت به عمل نمیآید. 5
اگر لازم است كه دولت در مواردی دخالت نماید این دخالت در عین حال باید به نحوی كارآمد صورت گیرد. در این راستا كیفیت نهادهای كشور تعیین كننده است. محیط نهادی ضعیف، به دستگاهها و مقامات دولتی اجازه خودسری بیشتری میدهد. آنچه در دخالت دولت اهمیت دارد این است كه دولت باید نقش خود را با توانمندیهای خود هماهنگ نماید.
آنچه دولت انجام میدهد و اینكه چگونه آن را انجام میدهد بسیار مهم است. غالب كشورهای كم درآمد بازارهای ضعیف و نهادهای دولتی ضعیفتری دارند و دولت به نحوی كارآمد نمیتواند مكمل بازار باشد. دولتها میتوانند با دمیدن جان تازهای در نهادهای خود توانمندیهایشان را بهبود بخشند كه علاوه بر نیاز به ایجاد ظرفیت اجرایی و فنی، مستلزم نهادینه نمودن قوانین و هنجارهایی است كه به مقامات دولتی انگیزه میدهد تا مطابق منافع جمعی عمل نمایند و فساد و فعالیت خودسرانه را محدود سازند.
دولت در ایفای نقش خود به عنوان مكمل بازار میتواند از ساز و كارهای شبه بازاری6 نظیر موارد زیر استفاده نماید:
1- استفاده از مناقصه برای تهیه كالا و خدمات و تخصیص منابع عمومی
2- واگذاری كارهای دولت به پیمانكاران
3- استفاده از قرارداد عملكردی[7]
4- استفاده از اطلاعات بازار
همچنین هرگاه دولت به نیازها و علایق شهروندان پاسخ دهد و در آنها حس تملك و سهیم بودن در سیاستگذاری را بدهد، بسیار كارآمدتر خواهد بود.
1 - Mette Kjaer and Klavs Kinnerup,"Good Governance:How Dose It Relate to Human Rights?",In, Human Rights and Good Governance ,Ibid, p. 7.
2 - جوزف استیگلیتز،" اصلاحات به کجا میرود؟ ده سال تجربه گذار"، ترجمه جعفر خیرخواهان، در حكمرانی خوب بنیان توسعه، پیشین، ص. 136.
4 - جرالد مِیر، مباحث اساسی اقتصاد توسعه، غلامرضا آزاد، نشر نی،تهران، 1378، چاپ اول، ص 1040.
5 - جوزف استیگلیتز، "ابزار بیشتر و اهداف..."،پیشین ، ص. 108.
6 - Market – like Mechanisms
7 - Performance Contrating